باز درگیر تو ام

باز درگیر تو ام
باز همهمه ی سکوت بی تو بودن زمین گیرم کرده
سراب لحظه های با تو بودن،عذاب لحظه های بی تو بودن را به رُخَم می کشد
چه خوش خیال بودم که فکر میکردم تنهایی تنها درد من است
درد من چشم هاییست که مانند شمعی نیم سوخته
نا امیدانه  به هر سو سرک می کشد
که شاید معصومیت این چشم ها،تلالو برق چشم های تو را در دوردست بیابد
درد من تاوان دقیقه هاییست که از یاد تو غافل بودم...
و همچنان مشتاقانه در تنهایی تنهای خود می سوزم
به امید رسیدن همان لحظه ی کوتاهی که تو
قدم به درگاه خلوت و نمناک من می گذاری
و تو بی خبر از اینکه،عادت چشمان من چشم به در دوختن است

حس تلخ

تو مرز درد و دلتنگی

هنوزم با تو درگیرم

سراغ بی کسی هامو

ازین بیراهه می گیرم


یه حس تلخ و بی رحمی

شده همدم این روزا

تب تقویم بی چشمات

منو می رونه از دنیا


من از تکرار تنهایی

شدم یه عاشق شبگرد

سکوت بی قراری هام

به این تنهایی عادت کرد


همه دلشوره ی راهو

به سختی بی تو سرکردم

ولی باز آرزوم اینه

به دنیای تو برگردم


به دنیای تو برگردم...

دانلود آهنگ حس تلخ

باز درگیر تو ام

باز درگیر تو ام
باز همهمه ی سکوت بی تو بودن زمین گیرم کرده
سراب لحظه های با تو بودن،عذاب لحظه های بی تو بودن را به رخم می کشد
چه خوش خیال بودم که فکر میکردم تنهایی تنها درد من است
درد من چشم هاییست که مانند شمعی نیم سوخته
نا امیدانه  به هر سو سرک می کشد
که شاید معصومیت این چشم ها،تلالو برق چشم های تو را در دوردست بیابد
درد من تاوان دقیقه هاییست که از یاد تو غافل بودم...
و همچنان مشتاقانه در تنهایی تنهای خود می سوزم
به امید رسیدن همان لحظه ی کوتاهی که تو
قدم به درگاه خلوت و نمناک من می گذاری
و تو بی خبر از اینکه،عادت چشمان من چشم به در دوختن است

چه فرقی می کند عید باشد یا نباشد

چقدر زود گذشت
آن همه احساس
آن همه بی تو بودن
کجایی همدم شب های تنهایی قلبم
بدون فکر تو چه کنم
بدون درد تو چه کنم
با این قلب شکسته ام چه کنم
گل بهار من کجایی
آنقدر نیامدی
که روزگار هم دیوانه شده
آه که چقدر از زمستان متنفرم
وقتی هوای زمستان بهاری باشد
چه فرقی می کند عید باشد یا نباشد
گل من چند سال است که پژمرده
من هنوز در پاییز گرفتارم...